سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن هنوزم پرمیکشه دل واسه به تو رسیدن
هیــچـــوقـت فـکـــر نــمیــکردم بــــه جــــرم عـــــاشـــقــی ایـــنــگــونــه مجــــازات شــــوم
دیــگر کســـی بـــه ســـراغـــم نــخـــواهد آمــــد قـــلـبم شـتـابان مـیــزتـد شــمــارش
معکوس برای انفجار در سینه ام و من تنهایی خود را در آغوش میکشم
تـــــنــــــــهـــــا مــــــــانــــــــده ام
زل زدم ، خــیـره شــدم ، پــلــک زدم ، مــحـو شــدم
یــــــــــک نــــــــــفــــــــــــر عشــــــــــــــــــق مــــــــــرا در دلـــــــــــش آغـــــــاز نــــــــــکـــرد
یادمه وقتی کنارم نبودی بهت می گفتم ای کاش کنارم بودی
بهم میگفتی من کنارتم ولی تو منو نمیبینی
بهم میگفـتی دســـتام تــوی دسـتت هســت
بهم میگفتی دســـتات چـــرا اینقــدر ســـــرده
میگفتی با گرمای دستم سردی دست تو از بین میره
اون موقع خوب بـا این حرفات یادم میرفت که ازم دوری
فکر میکردم واقعا کنارمی ولی
الان که تو توی اون دنیایی و من روی زمین تنها
واقعا احساس میکنم که ازم دوری
واقعا احساس میکنم که تــنــهــام
چون دیگـه نیســـتی که بـا حرفـات آرومم کنــی
هنوز هم فراموشت نـکرده ام بـا این که فراموش شده ام
هنوز هم صدایت را می شنوم بـا اینکه صــدایم نـکرده ای
هنوز هم همه جا می بینمت با اینکه به دیدنم نیامده ای
هنوز هم با عشـق تو پا برجـام بـا اینکه خـودت را زیــر پا عــشق دیــگری شــکسـته ای
هنوز هم همان طور مقدس دوست دارم با اینکه زندگی خود را داری به تباهی می کشانی
هنوز هم چشمانی به اشتیاق نگاهت منتظرند با اینکه چشم برچشم دیگری دوخته ای
هنوز هم دلواپس دلنگرانی های توام با اینکه از همه آدمها بریده ای
می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد
در دایره حضورش تو را به من نشان دهد
می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم
هر وقت دلم هوای تو را کرد
عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند
می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم
که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند
دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد
می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند
پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند
عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند
♥ دوستت دارم نفسم ♥
دلــم گرفــتـه از آدمــايــي كــه ميــگن :
دوست دارم امــا مــعــنـيشـو نـمـيدونـن
از آدمـايــي كــه مـيـخـوايـن مــال اونـا بـاشـي امــا خـودشـون مــال تـو نـيستـن
از اونـايي كـه زيـر بـارون برات ميميرن و وقـتـي آفـتـاب مـيشـه
همــه چـيز از يـادشــون مـيره
برای خودت زندگـــی کن
کسی که تـو را " دوست" داشته باشد ...
با تـو " می مانـد "
برای داشتنت " می جنگد "
اما اگر دوستت نداشته باشد به هر بهانه ای می رود ...!
رفتم نشستم کنارش گفتم :
برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟
گفت : بفروشم که چی ؟ تا دیروز می فروختم که با پولش
آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ،
با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟
گفتم : بخرم که چی ؟ تا دیروز می خریدم برای عشقم
امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد
یه گـل بهم داد گفت :بگیر باید از نو شروع کرد
تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . . .