عاشقانه
گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده عاشقی بودم که میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کان نغمه سر دهم که... من شیدای تو وعاشقانه دوستت دارم.........
ادامه مطلب
سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن هنوزم پرمیکشه دل واسه به تو رسیدن
به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگی به شبنم مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه های من بی تو تجربه کردن مرگه زندگی کردن بی تو من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم از سکوت و گریه شب به تو حجرت کرده.......
سکوت ،سکوت را در شب،
شب را در بستر،
بستر را برای اندیشیدن به تو دوست میدارم
من عشق را در امید،
امید را در تو،
تو را در دل،
دل را در موقع تپیدن به خاطر تو دوست دارم
ای دوست من خزان را به خاطر رنگش،
و بهار را به خاطر شکوفه هایش و خدایی که دل را برای تپش ،
تپش را در پاسخ ،
پاسخ را در چشمان قشنگ تو برای عصیان زندگی آفرید دوستدارم
تو مرا می فهمی
من تو را می خواهم
وهمین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
همسرم
تا ابد در دل من می مانی.