من و تو

سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن هنوزم پرمیکشه دل واسه به تو رسیدن

نفس هاي تو

 دلـــــــ♥ـــم شــــراب می خـــواهـــد بـــا طـــعم لـــبهـــای تــــ♥ــــو . . .


دلـــم یکـــ بـــغل عــــشق می خـــــواهـــــــــد بــــا لـــــذت آغــــــــوش تــــ♥ــــو . . .

دلـم بـــــــی واســـــطه بگـــــــویم دلــم . . .

تـــــورا می خـــــواهـــــد بـا طـعم دلپـذیــــر نفســـــهای تــــ♥ـــو . . .

+ نوشته شده در پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:, ساعت 14:47 توسط امید |


قلمرو من

 لب هايت فتوا ميدهند

به شروع عشق بازي

به تكثير شيرين يك گناه

امشب خدا هم از ما 

چشم بر نخواهد داشت

و آنقدر مي بوسمت

كه طرح لبهايم

روي اندامت بماند * كبود شود *

مي خواهم همه بدانند كه

آغوش تو قلمرو من است.

+ نوشته شده در پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:, ساعت 14:34 توسط امید |


عاشقانه

خدایا من دلم را صابون زدم به عشق او …

          ولی چرا چشمانم می سوزند ؟؟؟

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:, ساعت 10:49 توسط امید |


لحظه به تو رسيدن

لحظه ی به تو رسیدن یه تولد دوبارس

شهر چشم تو رو داشتن یه غروب پر ستارس

خواستن دستای گرمت مث ماجرا می مونه

برق الماسای چشمت مث کیمیا می مونه

اگه تو قسمت من شی می زنم یه رنگ تازه

اسم من کنار اسمت قصر خوشبختی میسازه

تو رو هر کی داشته میره تا قله خورشید

با تو میشه غصه ها رو به زلال چشمه بخشید

زیر چتر لمس دستات میشه تا خدا رها شد

 

‎میشه رفت تا آسمونا شاید اون بالا خدا شد

 

با تو غم رنگی نداره زندگی شهر فرنگه

 

از تو قلعه ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه

 

از تو قلعه ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه

 

سهم هرکسی که باشی خوش به حال روزگارش

 

پاییز و زمستوناشم میشه هم رنگ بهارش

 

شعله ی آتیش چشمات یه چراغونی زیباس

 

لحظه ی به تو رسیدن بهترین لحظه دنیاس

 

 با یه لبخند طلاییت همه ی زمین می لرزه

 

آرزوی تو رو داشتن به هزار ونیا می ارزه

 

 روی انگشتر شعرم قیمتی ترین نگینی

 

دوست دارم واسه همیشه روی چشم من بشینی

 

میشه تو هوای پاکت تا سحر نفس نفس زد

 

تا تو باشی میشه آسون چهره ی آفتابو پس زد

 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 29 تير 1392برچسب:, ساعت 15:3 توسط امید |


من تورو مي خوام اونارو نمي خوام

عطر زرد گل یاس رو نمی خوام
نمره ی بیست کلاسو نمی خوام
من فقط واسه چش تو جون می دم
عاشقای بی حواسو نمی خوام
من تو رو می خوام اونارو نمی خوام
نفسم تویی هوارو نمی خوام
.

.

.

.

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, ساعت 12:15 توسط امید |


نامه بي جواب


سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی
فدای مهربونیات چه مکنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت
حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
.

.

.

.

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, ساعت 12:7 توسط امید |


ديوونتم ميبيني؟؟!!

 

 

 

فرشته زمینی دیوونتم میبینی

نامه برات نوشتم رو برگای گل یاس

چرا من اینجا موندم اما دل تو اونجاس

فرشته زمینی دیوونتم میبینی

نامه برات نوشتم رو گلای بنفشه

.

.

.

.

 

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت 17:20 توسط امید |


بدرقه

 

 

 

اونی که گفتم نرو گفت نمیشه

دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه

وقتی میخواست بره منو صدا کرد

وایساد و تو چشمای من نگاه کرد

گفت میدونی خودت واسم عزیزی

.

.

.

.

 

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت 17:16 توسط امید |


آرزوي نقاشي

 

 

 

میان آبشار خاطراتم ٬ کنار بوته های گل نمی نشینم

همیشه آرزو کردم که رنگ نگاه بوته گل را ببینم

همیشه آرزو کردم که روزی برای لحظه ای نقاش باشم

همیشه آرزویم بوده رویا ولیکن یک زمان ای کاش باشم

.

.

.

.

.

 

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت 17:9 توسط امید |


براي چشمانت

 

 

 

هوای ترست به رنگ هوای چشمانت

دوباره فال گرفتم برای چشمانت

اگر چه کوچک و تنگ است حجم این دنیا

.

.

.

.

.

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت 17:6 توسط امید |


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد